فرزند انقلاب اسلامی

کانال تلگرام دکتر روح الله ایزد خواه
اپلیکیشن اندروید آشنایی با شخصیت
دکتر روح الله ایزدخواه
بایگانی

اقتراحی بر نام بدیع سال 94

| پنجشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۳۵ ق.ظ

1.      در الگوی انقلاب اسلامی، دولت صرفاً حاکمیت[1] نیست که فقط حکمرانی[2] کند. دولت بزرگترین متولی پرورش استعدادهای جامعه نیز هست. دولت می تواند کلیت فضای فرهنگی جامعه را اصلاح و مراقبت نماید؛ می تواند زن را با حفظ شأنش در کارهای اجتماعی وارد نماید؛ می تواند مواد خام و ابزارهای تربیت را تامین و تهیه و در دسترس خانواده ها قرار دهد؛ می تواند نگذارد به خاطر تبعیض طبقاتی، استعدادهای فردی منزوی بمانند؛ و می تواند قابلمه فروشی را به ریاست جمهوری برساند[3].

2.      در الگوی انقلاب اسلامی، مردم صرفاً رعیت نیستند که نیازمند حمایت و کمک باشند و بس. مردم در پیشبرد نیازهای دولت، نقش عاملیت نیز دارند. مردم می توانند توسعه روستایی را با شتابی فراتر از بهترین تجربه های گذشته ی کشورها به پیش ببرند[4]؛ می توانند بیسوادی را تا مرز ریشه کنی از بین ببرند[5]؛ می توانند در دفاع حاضر و پیش برنده باشند؛ می توانند تدارک و پشتیبانی جنگ را برعهده بگیرند[6]؛ می توانند حرکت شتابان علمی را برای کشور مهیا سازند؛ و می توانند چنان در صحنه باشند که نظام اسلامی را در اوج فشارها و تحریم ها و خیانت ها سرپا نگهدارند.

3.      در دنیا هم دولتها سراغ مردم می روند، منتها با رویکردهای دست و پا شکسته ای همچون هماهنگی[7] و مشارکت[8]. در رویکرد هماهنگی، تشخیص و تصمیم دولت اصالت دارد و نیروهای مردمی فقط می توانند با دولت هماهنگ شوند. در رویکرد مشارکت، وضع کمی بهتر می شود و مردم اجازه می یابند در بخشی از کار وارد شوند که البته ورودشان حداقلی است. اما در الگوی انقلاب اسلامی، بدون تعارف و رودربایستی با مردم، حق مطلب ادا می شود و حاکمیت به مردم متوسل می شود[9]. در اینجا رویکرد، همه با هم است؛ مردم با دولت همیاری می کنند و نه صرفاً مشارکت.

4.      در دنیا حضور مردمی در امور مختلف، بشدت سازمان زده است. مردم وقتی مجازند در صحنه حضور یابند که یا در قالب های غیرمنعطفی از قبیل شرکت و موسسه، یا در قالب های کمی بهبودیافته همچون سازمان مردم نهاد[10] (سمن) و یا حداکثر، در قالب کمپین ها و جنبش های مرسوم و مصطلح - که چندان هم مسیرشان هموار نیست - سازمان یافته باشند. اما در الگوی انقلاب اسلامی، حضور مردمی در رفع نیازهای کشور، به این قید و بندها وابسته نیست و هر فرد و گروهی به تنهایی نیز در بستر فضای فرهنگی و اجتماعی که انقلاب هموار کرده، می تواند نقش آفرین باشد؛ از آن پیرزن روستایی دورافتاده که می تواند تدارک کننده مایحتاج دفاع مقدس باشد[11]، تا آن استاد نخبه دانشگاه که می تواند زمینه ساز گام بلندی در صنعت هسته ای باشد[12]. از آن گروه دانش آموزانی که همگی با هم یک دسته را تشکیل داده و به جنگ می روند، تا آن گروه نخبه ای که دانش بومی در سلول های بنیادی را متحول می سازند[13].

5.      در الگوی انقلاب اسلامی، برای دولتمردان، خدمت اصالت دارد و نه قدرت[14]؛ و برای مردم، مفید بودن اصالت دارد و نه منتفع شدن. وقتی ملاک،قدرت و منفعت باشد، این دو، ترکیبی واگرا ایجاد می کند که همواره دولت و مردم را از هم دور می کند و بلکه در مقابل هم قرار می دهد و بدین ترتیب، جامعه دائماً در حال تنش و تشنج است هرچند بظاهر با اهرم امنیت آهنین، اوضاع بسامان نشان داده شود. در چنین جامعه ای، برای آنکه این تنش ریشه ای، موجه شود، از مفهوم موهوم حداکثرسازی رقابت در عرصه قدرت و منفعت کمک گرفته می شود. اما زمانی که خدمت و مفیدبودن، اصالت یابد، این دو، ترکیبی همگرا می سازد که دولت و مردم را به یک جهت مشترک رهنمون می سازد. بدین ترتیب، جامعه ای که تحت این الگو هدایت می شود، دائماً از انسجام درونی بیشتری برخوردار می شود و درواقع، سازوکار تعاون در آن جاری می شود.

6.      در الگوی انقلاب اسلامی، برای تسهیل تعامل و هم افزایی بیشتر دولت و مردم، نرم افزاری مدرن و جامع و کارآمد و فراگیر تعبیه شده است که همانا حرکت جهادی است. جهادگر، آن عنصری است که بقصد تسهیل رابطه دولت و مردم در مسیر رفع نیازهای جامعه اسلامی، ظهور و بروز می یابد و کارکردش، به هم رساندن امکان و نیاز است و در این راه، از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند و بلکه ایثار می کند و خود را در خدمت هم افزایی میان دولت و مردم قرار می دهد. جالب آنکه وقتی الگوی انقلاب اسلامی در زمینه رابطه ی دولت و مردم، جاری نباشد، جهادگر ممکن است وجود فیزیکی داشته باشد، اما عرصه برای جهادش مهیا نیست و اگر هم باشد ثمره ی تلاشش در جامعه، جاری و ساری نخواهد شد. پس جهادگر وقتی فعال شده و جهادش ثمربخش می شود که ریشه رابطه میان دولت و مردم برمبنای صحیح الگوی انقلاب اسلامی شکل گرفته باشد[15].

7.      بر الگوی انقلاب اسلامی، در عمل، آفت و آسیب هم گاهی وارد می شود. اولین نوع آسیب زمانی است که دولت خود را کارگزار تلقی کند و نه خدمتگزار، و مردم را مصرف کننده برشمرد و نه پیش برنده. کارگزار تمام هم و غمش را بر انجام کار قرار می دهد و خدمت را در شروع و احیاناً اتمام پروژه ها تفسیر می کند و در این راه چنان افراط می کند که حتی خود مردم را هم به فراموشی می سپارد و هدفش می شود انجام کار، آن هم آن چنان که کارشناسان دولت تعریف و تعیین می کنند، نه چنان که نیروهای متخصص مردمی تشخیص می دهند - چرا که اساساً از نگاه دولت کارگزار، چنین نیرویی در مردم وجود ندارد. آسیب نوع دوم زمانی رخ می نماید که دولت، مردم را عقب مانده می پندارد و خود را روشنفکر، و لذا هم و غمش را بر این قرار می دهد که مردم را ارشاد کند به سمتی که نخبگان دولت تشخیص داده اند و نه نخبگان مردم. سومین نوع آسیب هم زمانی است که دولت، مردم را رعیتی مهجور می پندارد که بی دست و پا هستند و خود را منجی که باید آنها را از فقر مطلق نجات دهد؛ آن هم با ابزارهایی که دولت تعبیه نموده است و نه خود مردم. در هر سه نوع آسیب، دولت، خودکامه است (البته به انواع مختلف خودکامگی) و مردم از صحنه، خارج و حاشیه نشین هستند (آن هم به انواع مختلف حاشیه نشینی). همه اینها ذیل الگوی انقلاب اسلامی تاکنون رخ داده است؛ هنگامی که رابطه دولت و مردم، در نظر دچار انحراف و در عمل، دچار تفریط و افراط شده است. 

8.      در الگوی انقلاب اسلامی، هرچند آسیب و آفت بوجود می آید و جامعه را در دستیابی به اهداف انقلاب دچار توقف و یا حتی پسرفت می کند، اما به دلیل جوهره ی خودسازماندهی نهفته در ذات انقلاب اسلامی[16]، این آفت ها چندان نمی تواند ماندگار بماند، مگر اینکه نظام اسلامی دچار تزلزل و توقف شود. اولاً به دلیل تغییر و تحول دائمی که در انقلابی بودن انقلاب اسلامی نهفته است، هیچ خط انحرافی در دولت نمی تواند پایدار بماند و ثانیاً به دلیل اسلامی بودن انقلاب اسلامی، مردم هرچند به حاشیه رانده شوند، اما در حصر باقی نمی مانند و با روشنگری و هدایت ولایت فقیه، هم خود به مسیر نقش آفرینی واقعی خود بازمی گردند و هم دولت را به یمن رویش مردمی نخبگان، بتدریج اصلاح خواهند نمود. به همین دلیل است که در الگوی انقلاب اسلامی، هم دولت باید اسلامی شود[17] و هم جامعه[18].

 

 



[1] Government

[2]  Governance

[3] شهید محمدعلی رجایی، دومین رییس جمهور کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در کودکی قابلمه فروش بوده است. 

[4] تجربه جهادسازندگی در توسعه روستایی، تا قبل از آن در دنیا نظیر نداشته است.

[5]  تجربه نهضت سوادآموزی، سبب شد نرخ سواد در جمعیت بالای 6 سال، از 24 درصد به 85 درصد برسد.

[6]  کمک های مردمی در پشت جبهه ها درخصوص تامین مایحتاج و پشتیبانی نیروهای مسلح در جبهه ها 

[7]  Coordination

[8] Participation

[9] ما در مشکلات باید متوسل شویم به ملت. امام خمینی، اولین فراز از فرمان تشکیل جهادسازندگی، 26 خرداد 58 .  

[10]  Non-Governmental Organization (NGO)

[11] ننه سکینه، پیرزنی که به تنهایی روزانه 250 نان برای مصرف رزمندگان طبخ می کرد.

[12] شهید دکتر شهریاری که نقش برجسته ای در دستیابی به فناوری غنی سازی بیست درصدی اورانیوم داشت و هیچ پاداشی برای این کار دریافت نکرد.

[13] موسسه رویان

[14] ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت. شهید دکتر بهشتی

[15] به همین دلیل، به نظر نگارنده، نگرشی که معتقد است جهادگر می تواند بدون تعامل صحیح با دولت و مردم، خدمت کرده و مشکلات نظام را رفع نماید دچار سوءبرداشت و حتی شاید انحراف است.

[16] "این راه، خودش سازمانده است". امام خمینی

[17]  مرحله سوم فرایند تحقق اهداف انقلاب اسلامی، دولت اسلامی است.

[18] مرحله چهارم فرایند تحقق اهداف انقلاب اسلامی، جامعه اسلامی است.


[i] دکترای سیاستگذاری علم و فناوری و دبیر اندیشکده جهاداقتصادی.

  • ۹۴/۱۱/۱۵

نظرات  (۱)

  • مرکز تعاون ایثارگران انقلاب اسلامی
  • سلام
    جناب آقا دکتر ایزد خواه عزیز همانطور که خود مستحضر هستید گفتمان انقلاب اسلامی که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر مبانی ناب اسلامی آن توسط راد مرد تاریخ بشریت پس از انبیاء و اولیای عظیم الشان الهی  خمینی کبیر سلام الله علیه بنیانگذاری گردیده چنان برتری ، تفاوت ، اختلاف و تضاد ذاتی با علوم انسانی اومانیستی ،غیر توحیدی غربی متدوال در سطح جهان من جمله میهن اسلامی خودمان و خصوصا" در زمینه سیاست ، حقوق و مدیریت و ... دارد که تابحال هزاران باره تئوری ها ، نظریه ها و عملکرد ظالمانه ، جنایتکارانه و شیطانی و منحرف غرب زده ها و غرب گرایان را باطل ، نابود و از رونق انداخته لیکن متاسفانه عده قلیلی از تفاله ها ، پس مانده ها و دنباله های ابتر روشنفکری بیمار ، مرعوب ، متکلب و ... واداده منفعل غرب زده کشور اسلامی ایران با کمال تاسف بعضا" در کسوت روحانیت با سابقه انقلابی به عنوان عوامل نفوذی آگاه یا ناآگاه دشمن در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی سه قوه حاکمیتی نفوذ نموده و تمام هم و غم خویش را جهت خوش خدمتی به اربابان غربی شیطان صفت دنباله رو شیطان بزرگ برای اجرای الگوهای در حال به موزه تاریخ سپرده شدن غربی در این نظام الهی بکار گماردند که ان شاءالله با حضور امثال حضرتعالی به عنوان رویش های مبارک و فرزندان ایثارگر انقلاب اسلامی در مراکزی همچون مجلس شورای اسلامی این نوکران بی چون و چرای دشمن جرار کمافی السابق مانند اسلاف نابه کارشان مثل بنی صدر ، لیبرال های به ظاهر ملی مذهبی و روحانی نماها و مرجع نماها در طول عمر با برکت انقلاب و نظام اسلامی از صحنه خارج خواهند گردید ./ آمین یا رب العالمین  

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی